Lilypie Second Birthday tickers

۱۳۸۹ مهر ۱۰, شنبه

بيمارستان كودكان تهران

تقريبا" آرنيكا رو از 15 شهريور مجبور شديم بذاريم مهدكودك چون نظرمون اين بود كه مهدكودك هر چقدر هم بد باشه ولي از اينكه با بزرگترها باشه خوب خيلي بهتره! متاسفانه به علت عدم توجه به بهداشت مهدكودكها كه هيچ وقت هم درست نشده و درست شدني هم نيست !!!!!!!!!!!!آرنيكا دچار عفونت ادراري شد و باز هم متاسفانه چون پزشك معالج بيماري رو اشتباهي تشخيص دادند (با انگل!) دخملك معصوم ما دچار عفونت كليه شد و ما مجبور شديم سوم مهر بيمارستان تهران بستريش كنيم!
خوب از شرايط بيمارستان هر چي بگم كم گفتم! احتمالا" خيلي ها ميدونند كه تو بيمارستانهاي ايران واقعا" هيچ نوع استاندارد خاصي وجود نداره و براساس قانون يجوج مجوج عمل ميكنند! چهارم مهر آرنيكا رو براي اسكن كليه برديم مركز پزشكي هسته اي ياس كه باز هم اونجا متاسفانه خيلي مورد استقبال شديد مسئولين اون مركز قرار گرفتيم. من كه خودم حسابي كيفور!!!!!! شدم از اين همه تحويل گيري مراجع مربوط به سلامت جسم و روح انسانها.... اين جور جاها آدم روزي صد بار آرزوي ديدن عزرائيل رو ميكنه ولي حاضر 5 ثانيه با اين آدمها دمخور نشه!
خوب بعد از كلي ناز كشيدن مسئولين مركز ياس بالاخره اين حقير سراپا تقصير رو آدم حساب كردند و با كلي منت جواب آزمايش مريضي كه با آنژيوكت از بيمارستان اونجا فرستاده شده بود رو دادند. خدارحم كرده بود كه جناب آقاي دكتر عباس مدني سفارش اورژانسي كرده بودند وگرنه خدا ميدونست احتمالا" به جاي 7 ساعت معطلي 7 سال معطل ميشديم.
خلاصه دوباره برگشتيم بيمارستان. آرنيكا واقعا" تحمل بيمارستان رو نداشت . طفلي عين دو شبي كه اونجا بوديم نخوابيد و خود اين موضوع باعث ميشد اين بچه بيشتر عصبي بشه.صبح روز پنجم جناب دكتر دستور مرخص كردن آرنيكا رو به شرط كشت ادرار دادند و آرنيكا چون ترسيده بود متاسفانه ما نتونستيم در بيمارستان ازش نمونه بگيريم و بنده به قول اينكه حتما" همون روز نمونه رو به بيمارستان ميرسيونم اجازه مرخصي از پرستار بخش رو گرفتم و ما بالاخره مرخص كه نه آزادددددددددددددددد شديم!
پنجشنبه هشتم مهر دخترم رو برديم براي اسكن مثانه و خدا رو شكر برگشت ادرار نداشت و وقتي جواب عكسها و آزمايشها رو دكتر ديدند نظرشون اين بود كه از خطر جستيم!
حالا دختركم بايد يك ماه آنتي بيوتيك سفكسيم بگيره و تازه بعد از يكماه دارو عوض خواهد شد!
دختر قشنگم انشااله هميشه سالم و سرحال باشي و من هميشه خنده هات رو ببينم.

۲ نظر:

bahare گفت...

akhey bemiram baraye in arnikaye shirin zaboonam omidvaram harche zoodtar khoob beshe va saro karet dige be bakhshe darmani nayofte

ناشناس گفت...

من مادر آناهيتا حسيني هستم كه چند روز قبل براي اسكن كليه به پزشكي هسته اي ياس رفتم. از مديريت و كاركنان آن مركز به خاطر برخورد خيلي خوب و سرعت انجام كار تشكر مي كنم