Lilypie Second Birthday tickers

۱۳۸۸ مهر ۱۲, یکشنبه

15 ماهگی

خوب نهم مهرماه پانزده ماهه شدم. نمیدونم چرا اینقدر زود ماهها میگذره. البته از اینکه دارم بزرگ میشم خیلی خوشحالم. از اینکه دستم به کتری روی گاز میرسه البته اکثرا" جیغ مامان هم چاشنی این شیرین کاری من میشه. چند روز پیشا موبایل پدری رو تو کمد کابینت گذاشتم آخه اونجا گنجینه اشیا مهم من شده. ولی نمیدونم این اسباب بازیها چیه مامان برام میخره من دلم موبایل میخواد دلم لپ تاپ میخواد دلم دستگاه فکس میخواد که هی صدای بوق میده.
آخه اردک آواز خوان هم شد اسباب بازی؟ عروسکی که پستونکشو در میارن گریه میکنه...اینا مال بچه هاست من که بچه نیستم. حالا مامان رو وادار کردم که یک موبایل فعلا" برام بخره!
چند وقت پیشا یک موبایل قراضه که ماله عهده قلقلک میرزا بود رو داد بهم ولی من موبایل خودشو میخوام . اگه اون خوبه چرا خودش برنمیداره؟
در ضمن عاشق پسته خام هم هستم خودم پوستشو میگیرم ولی بجای اینکه خودشو بخورم پوستشو میخورم.

هیچ نظری موجود نیست: